حرف های یواشکی

تنهایی گاهی بسیار سخت میشود...

درست در سخت ترین لحظات زندگی ام 

درست در لحظات عذاب آور تنهایی ام...

خدای من تو را برای من فرستاد

.

.

.

چه کسی می دانست من و تو روزی عاشق هم میشویم؟!

روزی می رسد که نفس هایمان باهم گره بخورد و هرم نفس های تو برایم امنیت آور باشد

.

.

.

همسر پاسدار من برایت از ناگفته های دلم مینویسم...ناگفته هایی که در عمق چشمانم نهفته اند...

می نویسم تا همه بخوانند و بدانند عشق پاک ما پایدار می ماند

مینویسم تا همه ی جهان همسفر بهشت مرا بشناسند...

آری بهترینم تو لایق جهانی شدنی جهان من 

به امید روزی که همیشه درکنارت باشم دنیای من

تسنیم بانو

شایستگی میخواهد هکسر پاسدار بودن

هرچند شایسته نیستم اما خداوند منان به من لطفی عطا کرد و آن هم کنیزی سرباز امام عصر(عج)

همسر پارسدارمن لحظه ای بی یادتو توان زندگی ندارم

آقای من در دنیایی که تجملات و مادی گرایی بیداد میکند

سعادت است همچون تویی را داشتن که درکنار دنیایمان آخرتمان را زیبا ساخته ای 

هرچند که همچون تویی دیگر وجود ندارد دنیای من

من اگر چه توان جهاد ندارم ام پاسدار زندگی ای هستم که تو بنیان گذار آن باشی مهربانم

از خداوند حکیم سلامتت را میخواهم سرورمن

خداوند منان پشت و پناهت باشد همسفر بهشت من

سرت سلامت آقای من

تسنیم بانو